جلوه گری هنر سنگ مشهد؛
از کوههای سناباد تا خیابانهای مسکو
استاد هنر سنگتراشی و قلمزنی سنگ مشهد با اشاره به عنایت شمس الشموس به سنگ کوههای مشهد، از کش و قوس فعالیت در این هنر صنعت و موفقیتها، جذابیتها و قدرت سنگ هرکاره در ایران و جهان گفت.
به گزارش
پایگاه خبری مشهد رخداد؛ رمضان معمر، هنرمند سنگتراشی و قلم زنی بر سنگ مشهد در نشست صمیمی با خبرنگاران گفت: ۳۵ سال است در این هنر مقدس مشغول کار هستم. پدرم معمار میراث فرهنگی و تاریخی بود .علیرغم اینکه پدرم کاشی کار معرق هفت رنگ بود، اما من دنبال یک هنر متفاوت بودم که انگیزه بزرگ بر روی آن هنر داشته باشم.
وی افزود: شنیده بودم که دیزی سنگی چیست. تحقیقاتی بر روی آن داشتم که نظر امام رضا(ع) در آینده سنگ بوده است. امام رضا(ع) در سفر نیشابور به توس، به کوههای سناباد برمیخورند که عدهای سنگتراش مشغول کار هستند. به کوه تکیه کرده و دعا میکنند که " خداوندا مردم این منطقه را از این کوه نافع گردان ". این برای من شعار بزرگ و قشنگ بود. همچنین امام(ع) توصیه بر استفاده از ظروف سنگی داشتند. ایشان میدانستند که اگر مردم از این ظروف استفاده کنند، کمتر مریض میشوند.
استاد هنر سنگتراشی خراسان رضوی، با اشاره به اینکه این ایجاد انگیزه قشنگی در من بود که با این هنر میتوانم بانی نفع به مردم باشم و با ظروف سنگی، سفره مردم را سلامت نگه دارم، اظهار کرد: در قدیم هر خانه خراسانی، مخصوصا در مشهد دیزی سنگی، هاون سنگی و دستاس سنگی، یا حداقل یکی از آنها وجود داشت. این برای من جالب بود و باعث شد این کار را شروع کنم. اوایل سختی فراوان داشتم و از سوی کسانی که در این کار فعال بودند، اذیت میشدم.
معمر عنوان کرد: سال ۶۵ کار را از یک کارگاه کوچک و با پول قرضی شروع کردم. استادی نداشتم و با عشق کار میکردم. از ساختههای کوچک شروع کردم که خریدار خوبی داشت. بعد از مدتی دیدم اگر قلمزنی نیز کنم، ارزش افزوده دارد، لذا قلمزنی را بصورت تجربی و آزمون و خطا به سنگتراشی اضافه کردم، تا اینکه سال ۱۳۷۰ استاد جهانگیری از هنرمندان اصفهان که به مشهد آمده بود روش صحیح قلمزنی را به من آموزش داد.
استاد سنگتراشی سنتی مشهد با تاکید بر اینکه؛ یکی از عوامل موفقیت معمر خانواده است، ما خانوادگی کارآفرین هستیم. دخترم، پسرم، همسرم حتی عروسم در این هنر مشغول فعالیت هستند و به من کمک میکنند، بیان داشت: سالهای اول فعالیت، برایم اشک بود. در یک زمان شدید در محاصره اقتصادی قرار گرفتم و مجبور به مهاجرت به روستا شدم. افراد بزرگی در این حرفه بودند و برای خود نام و آوازه داشتند. اما من میخواستم اول شوم. ایمان داشتم که باید اول شوم و شدم.
استاد رمضان معمر ادامه داد: سال ۷۵ تا ۷۸ کم کم موفقیتها شروع شد. به معاونت صنایع دستی وقت رفتم که آثار را خریداری میکردند. یک سفارش داشتند که دیگر اساتید هنر سنگتراشی بیان کرده بودند، نمیتوان ساخت. به من پیشنهاد دادند و من قبول کردم که تولید کنم. شبانه روز این کار را انجام دادم و این کار مرا متحول کرد. بعد از آن به اولین نمایشگاه صنایع دستی جهاد کشاورزی در تربت حیدریه دعوت شدم. نمایشگاه ۱۵ روز طول کشید و من ۵۰۰ هزار تومان فروش کردم.
وی با اشاره به اینکه افتخار داشتم در دفاع مقدس به عنوان امدادگر حضور داشته باشم، گفت: جنگ یک کلاس درس برایم بود. چون در جنگ بودم مرا مقاوم ساخته بود. اگر الان در کارم موفق هستم بخاطر درسهایی است که از فرماندهان جنگ آموختهام. در شرایط سخت گیر کردم اما برنامه داشتم و ترس وجود نداشت، لذا با امید به خداوند که مرا موفق میکند پیش میرفتم.
استاد قلمزنی بر روی سنگ هرکاره مشهد تصریح کرد: سال ۸۲ یک رکود در هنر بود. در این سال آقای " دستمالچیان " اولین فیلم مستند خود به نام برکت را با من و هنر سنگتراشی مشهد ساخت و این فیلم باعث برکت شد. مستند ۹ دقیقه ساخته شد. فیلم به جشنوارههای متعدد خارجی رفت. این فیلم توسط میراث فرهنگی خریداری و به تعداد زیاد تکثیر و باعث برکت صنعت سنگتراشی گردید. باعث گردید هنرمندان صنایع دستی، گواهینامه فنی و حرفهای بگیرند و بیمه شوند. بسیاری از هنرمندانی که در رکود رفته بودند، دوباره به این هنر صنعت برگردند.
وی بیان داشت: به نمایشگاه کشور کویت دعوت شده بودم که ۱۷ کشور اسلامی حضور داشتند و مسابقهای بین این کشورها بود. من ابزار خودم را جا گذاشته بودم. در آنجا از هر جایی ابزاری پیدا کردم و کار را انجام دادم و کشور ایران اول شد. بک بازدید کننده اتریشی وقتی کار ما را دید، گفت شما ایرانی نیستید، قطعا از یک کشور دیگری هستید که زبر پرچم ایران فعالیت میکنید. ایران که هنر نمیتواند داشته باشد. این فرد با این تفکر بعد از صحبتهای من و دیدن هنر سنگتراشی، تغییر موضع داد و مشتاق هنر و ظروف سنگی ایرانی شد.
این استاد صنایع دستی با بیان اینکه در سال ۸۸ دیزی سنگی به نام من ثبت جهانی شد و مهر اصالت یونسکو را گرفت، اظهار کرد: یکی از دلایل که موفق هستم این است که ارزش افزوده ایجاد میکنم. من ریزههای سنگ را دور نمیریزم بلکه تبدیل به تسبیح کردم که بیشتر آن توسط زندانیان که آموزش دادهام، تولید میشود و آستان قدس رضوی خریداری میکند.
وی ادامه داد: با این شعار که اگر یک نفر را در زندان به مسیر درست برگردانم، غنیمتی است، وارد کارآفرینی در زندان شدم. من یک مثلت ایجاد کردم. یک ضلع افراد داخل بند هستند و هیچ روزنهای به بیرون ندارند. ضلع دیگر، کسانی که بند باز هستند و ضلع سوم آنهایی که محکومیت شان تمام شده و آزادند. این افراد آموزش رایگان میبينند، ابزار در اختیار میگیرند و وقتی توانمند شدند، مزد دارند و میتوانند هم خود و هم خانواده خود را سامان ببخشند.
رمضان معمر که زندانیان او را دایی صدا میکنند، گفت: این مثلث خوب جواب داده است. نذر من هزار نفر بود که تاکنون ۳۷۶ نفر آموزش دیده و مشغول هستند. برخی حتی مدیر کارگاه شدند و برخی دیگر خود کارگاه ایجاد کردهاند. نذر من هزار نفر بود، اما اگر دولت یک قدم بردارد تا ۵ هزار نفر نیز میتواند افزایش یابد. من حتی یک ریال نمیخواهم فقط امکانات و سوله برای کارگاه در اختیار قرار دهد.
استاد سنگتراشی و قلمزنی روی سنگ مشهد تاکید کرد: این سنگ، بمب انرژی است. چون آهن و منیزیم در این سنگ وجود دارد، قدرت جذب و رسایی زیادی ایحاد میکند. در نمایشگاه روسیه قدرت این سنگ باعث شد که یک روانشناس روسی که با دین اسلام غریبه بود، تمام تسبیحها را بخرد که به عزیزانش هدیه کند تا آرامش و نشاط طبیعی این سنگ به آنها منتقل گردد.