یاداشت روز؛
فناوریهای نوین و بایستهها
---علی گلستانی
با وقوع رنسانس و انفلاب صنعتی، آرام آرام مسیر رشد و توسعه بشری از فضای سنتی به سوی فناوری سوق پیدا کرد. این روند با شروع قرن ۲۱ شتاب گرفت و امروزه میتوان مدعی شد هر روز شاهد یک فناوری یا نوآوری جدید در سطح جهان هستیم، که حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بخصوص اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
فناوریهای نوین به دنبال خود، اقتصاد نوین را به ارمغان میآورد. اقتصاد انرژی و اقتصاد سیاسی دیگر کارکرد قبلی خود را از دست داده است و با مدلهای قبل نمیتوان به تحلیل و بررسی آنها برآمد. نوآوری و فناوریهای جدید با مدلهای ناشناختهای روبرو هستند. در میان آنها استفاده از فناوریهای هستهای( که فکر عدم وجود و استفاده از آن قابل باور نیست) نیز با تمام شناختی که از آن داریم، کمتر از یک هزارم دانش ما است و امکان دیگر استفادههای آن در سالهای آینده با وجود سرعت و رشد علم ناشناختهتر خواهد ماند.
فناوریهای هستهای، چه بخواهیم و چه نه، در سالیان جدید با رگ و پوست زندگی جوامع جهانی آمیخته شده است. از سوخت و انرژی تا پزشکی هستهای، کمترین منافع آن خواهد بود. اکنون؛
" دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی "
راه خود را باز مینماید و یک پرتو از آن آفتاب برای ما نمایان میشود.
قطعا در یک دهه آینده اگر ادعا کنیم که فناوری هستهای میتواند سوخت یک نیروگاه را تامین کند یا سلولهای سرطانی را از بین ببرد، ادعای خندهداری خواهد بود. در آن زمان این فناوری در کمتر از کسری از ثانیه، معجزههایی که اکنون در باوران نیست، را محقق نماید و ناممکنهای جوامع بشری و مدرن را ممکن میکند.
در سالهای اخیر بسیاری از کاربردهای فناوریهای هستهای در زندگی روزمره حداقل اطلاعاتی دارند. تولید برق هستهای با استفاده از شکاف هستهای و تولید انرزی گرمایی عظیم و در نتیجه تولید برق پایدار، نمکزدایی و شیرین کردن آب دریاها، مقابله با حشرات آفتزا با استفاده از ایزوتوپهای پرتوزا، پرتوتابی و استریل نمودن فضای نگهداری بلندمدت مواد غذایی، کمک به شناسایی آبهای زیرزمینی با کمک رادیوایزوتوپ، سوخت و تامین منابع الکتریسیته کاوشگران فضایی و تشخیص، تصویربرداری و درمان توسط پزشکی هستهای، نمونهای آشنا از بهرهبرداری فناوری هستهای در زندگی جوامع بوده است.
اما فناوریهای هستهای با رشد شتابگونه خود نیاز به رشد علوم وابسته به خود است و این دانشها فقط در حوزههای فیزیک، شیمی، بیولوژی و ..... محدود نمیشود، بلکه نیاز شدید به رشد علوم انسانی متناسب با فناوری هستهای احساس میگردد. روانشناسی هستهای، جامعه شناسی هستهای، اقتصاد هستهای و فقه و اصول هستهای حوزههایی هستند که نیاز به تدوین و بازپیرایی علوم انها دارند.
دیگر نمیتوان با جامعه شناسی و روانشناسی قرون گذشته و حال و با مدلهای اقتصادی آدام اسمیت و کنیزی از فناوری هستهای استقبال کرد. دیگر نمیشود کشاورزان ما ( که قریب به اتفاق آنها خرده مالک و سن آنها بالای ۵۰ سال است) با الگوهای کشت سنتی محصول تولید کنند. هنرهای تجسمی و باستانشناسی، اعتبار سنجی خود را با فناوری هستهای میتوانند غنا ببخشند و.....
تعامل و ارتباط میان رشتهای فناوریهای نوین هستهای با علوم انسانی، نیاز فوری برای تعالی دو علم و دانش است. عدم توجه به ارتباط و تاثیر متقابل آنها باعث خواهد شد که توسعه یک سویه صورت گیرد و فناوریهای هستهای و علومانسانی و اجتماعی دچار رخوت شوند. فناوریهای هستهای، منافع و برکات آن، آنگاه بیشترین بازدهی و بهرهوری را خواهد داشت که قسمتی از باور جامعه شود. پیوست فرهنگی آن به روشنی مشخص شده و زیرساختهای آن بازتعریف گردد. توسعه الفبای بالندگی هر ملتی است و غرور ملتها را فرهنگ خواهد ساخت.